فروغ فرخزاد:
«چهقدر سینمای فردین خوب استو من چهقدر از همه چیز های خوب خوشم می آید...»


محمدعلی فردین از پس از انقلاب اسلامی دیگر نتوانست در فیلمی بازی کند چرا که هیچ گاه اجازهی کار نیافت و حکومت برآمده از انقلاب اسلامی او را برای همیشه خانهنشین کرد. او پس از انقلاب بارها به دادگاه انقلاب فراخوانده شد و برخلاف خواست قلبیاش از کار هنری بازماند که این امر همیشه در دلش اندوه به جای گذاشت. فردین در گفتوگویی ویدئویی در اعتراضی به این منعشدن از کار پس از انقلاب چنینمیگوید: «همیشه این سئوال بود که چرا باید بالهای ما قیچی بشه؟! کار ما کار هنریست کار ذوقیست، یک کسی که بیستوهشت سال، سیسال در این قسمت کار هنری و ذوقی کار کرده یک مرتبه بالهاشو بچینند و یا دست و پاشو قطع کنند اونهم در جمهوریاسلامی به نظر من انصاف نیست. ماها هرکدوم اون تعداد انگشتشماری که در این سینما بودیم در واقع تاریخ سینما هستیم، هیچکس نمیتونه اسم ما رو پاک بکنه، چون در قلب یکیک این مردم نوشته شده اسامی ما و به هر صورت حق داریم که بگیم در این سینما سهمی داشتهایم.»

فردین پس از انقلاب از ایران نرفت. او پیش از انقلاب و در سال ۱۳۳۷ سینمایی به نام «نیاگارا»، با ۹۶۰ صندلی به همراه رحمان گلزار تاسیس کرد که پس از انقلاب نام این سینما را به سینما جمهوری تغییر دادند و در مقطعی این سینما را علی حاتمی، کارگردان سینما و فردین با هم اداره میکنند.

در سال ۱۳۸۷این سینما دچار آتشسوزی میشود که پس از تحقیقات آتشنشانی تهران آتشسوزی، عمدی شناخته میشود. خسارت به سینما بیش از ۳۰۰ تا ۵۲۰ میلیون تومان برآورد میشود. برخی از رسانهها در آن زمان این آتشسوزی را کار نیروهای بسیج دانستند. چندی قبل از آتشسوزی، لیلا حاتمی که مادرش مالک نیمی از این سینما نیز است در سخنرانیای از محمد خاتمی دفاع میکند و برخی این آتشسوزی را به این دلیل میدانستند. پیش از این نیز بارها ماموران به این سینما رفته بودند و عکسهای محمدعلی فردین و دیگر هنرپیشههای قدیمی را از در و دوار کنده بودند. پس از انقلاب سهدانگ از این سینما توسط ستاد اجرایی فرمان امام از محمدعلی فردین گرفته شده و به اصطلاح مصادره میشود.

محمدعلی فردین که بود؟


فردین در بیشتر فیلمهایی که پس از آن بازی کرد در نقش مثبت ظاهر شد و مهربانی ِ چهره به علاوه زیبایی صورت و کشتیگیربودنش از او چهرهای محبوب در میان مردم و حتا دیگر هنرمندان ایرانی ساخت. کارگردانی و بازی در فیلم سلطان قلبها، این شخصیت محبوب و دوستداشتنی را ماندگار کرد چنانچه پس از این به او لقب «سلطان قلبها» دادند. فردین در فیلمهای زیادی به ایفای نقش پرداخت که از این میان میتوان به «گنج قارون»،«برزخیها»، «بر فراز آسمانها»، «شکستناپذیر»، «جوانمرد»، «کوچهمردها»، «چرخوفلک»، «زنها فرشتهاند» و اشاره کرد. او چند فیلم سینمایی را نیز کارگردانی کرده است و در برخی از فیلمها نیز تهیهکننده بوده است. محمدعلی فردین در ۱۸ فروردین ۱۳۷۹ از ورزشگاه امجدیه در میان جمع کثیری از مردم و هنرمندان تشییع شد. وجود جمعیت کثیر اینچنینی در مراسم تشییع او حیرت همهگان را برانگیخت. وجود این تعداد از جوانان بر این حیرت همهگانی میافزود چرا که فردین هیچگاه پس از انقلاب اجازه و مجال نیافت که در سینما به ایفای نقش بپردازد و وجود این تعداد زیاد جوان که سنشان به دیدن فردین در سینماهای ایران قد نمیداد به راستی که تعجببرانگیز بود. جمهوری اسلامی فرصت ایفای نقش در سینما را از او دریغ کرده بود اما این مسئله مانع از آن نشده بود که مردم او را دوست نداشته باشند. او در خاطرهی جمعی مردم ایران به عنوان انسانی دوستداشتنی حک شده بود.

سینمای فردین شاید از لحاظ هنری متعلق به سینمای هنری نباشد و بسیاری از آن فیلمها برای امروز حرفی برای گفتن نداشته باشد اما فردین و مجبوبیت مردمی او و جمعیت فراوانی که در مراسم تشییع جنازهی او آمده بودند حرف بسیاری برای گفتن داشت. فردین در مراسم سالگرد «علی تابش»، گویندهی رادیو و بازیگر و کمدین ایرانی چندی قبل از مرگ خود گفته بود: «همهی مردم هر روز زندگی میکنند تا یک روز بمیرند؛ ما هر روز میمیریم تا یک روز زندگی کنیم.» زندگی برای فردین بازی در سینما و ایفای نقش بود و برای رسیدن به آن زندگی هر روز به تعبیر خودش میمرد. زندگیای که پس از انقلاب هیچگاه، دیگر اتفاق نیفتاد. تشییع جنازهی فردین آخرین نقش زندگی هنریاش بود.

No comments:
Post a Comment