27.01.2016
توانا- بسیاری از موسیقیدانان و کارشناسان این حوزه، موتسارت را خلاقترین آهنگساز تاریخ موسیقی جهان دانستهاند. موتسارت تنها در دو سال پایانی ِ عمرش ده شاهکار برجسته و جهانی خلق کرده است. شهرت موتسارت و برجستگی کارش تا به آن حد است که وقتی بخواهند از فرد دیگری که به یک حوزهی فعالیت دیگری تعلق دارد و در آن حوزه موفق است لقبی بدهند او را موتسارت آن کار لقب میدهند. برای مثال دیگه مارادونا را موتسارت عالم فوتبال لقب دادهاند و یا ویسلاوا شیمبورسکا را موتسارت شعر معاصر جهان نامیدهاند. این شهرت موتسارت زمانی حیرتانگیزتر میشود که بدانیم موتسارت تنها ۳۵ سال عمر کرد و در این عمر کوتاه بیش از ششصد قطعهی موسیقی آفرید. «ولفگانگ آمادئوس موتسارت»، آهنگساز اتریشی در بیستوهفتم ژانویه سال ۱۷۵۶در شهر زالتسبورگ در کشور اتریش دیده به جهان گشود. این شهر چهارمین شهر بزرگ اتریش و مرکز ایالت زالتسبورگ در غرب اتریش است.

این شهر یکی از مراکز هنری مهم و مرکز موسیقی اروپا بوده است. ولفگانگ از پدری به نام لئوپلد موتسارت و مادری به نام ماریا موتسارت به دنیا آمد. پدر موتسارت خود موسیقیدان و آموزگار فرزند نیز بوده است. ولفگانگ از همان کودکی خوش درخشید و نبوغش به چشم آمد آنچنانکه پدر کار خود رها کرد و همهی زندگی را وقف آموزش فرزند کرد و چنین شد که ولفگانگ پیش از رسیدن به سن دوازدهسالگی «موتسارت» شده بود و در نوازندگی پیانو، ویولن و ارگ نوازندهای چیرهدست بود. موتسارت آهنگسازی را در سن پنجسالگی آغاز کرد. او از سنین بسیار کم شروع به سفر کرد. موتسارت در سال ۱۷۶۳ کنسرتی در قصر شاه بایرن از ایالات شانزدهگانه آلمان که پایتخت آن مونیخ است و همچنین امپراتور اتریش در وین اجرا کرد. موتسارت در این دوره سه سال در سفر بود و به همراهی پدرش به قصرهای مونیخ، مانهایم، پاریس،لندن و لاهه رفت. پس از این سفرها او به شهر زادگاهش بازگشت و یک سال در آنجا ماند و اینبار به ایتالیا سفر کرد. آنچه در این سفرها جالب بود این بود که موتسارت آهنگ دوازدهدقیقهای میزره (Missere) ساختهی گرگوریو آلِگری را در واتیکان شنید و پس از یک بار شنیدن این آهنگ تمامی آن را نوشت و پس از بازگشت به زالتسبورگ اولین کپی غیرقانونی این آهنگ زیبا را منتشر کرد.

در تابستان ۱۷۷۳ موتسارت چندین بار به وین رفت تا شغلی بیابد. او در این مسیر یک رشته کوارتت و چند سمفونی نوشت. این سمفونیها شامل دو قطعه سمفونی از معروفترین سمفونیهای او، سمفونی شماره ۲۵ در سُل مینور و سمفونی شماره ۲۹ در لا و بخشی از اپرایش به نام «باغبان قلابی» (La Finta Giardinera) بود. موتسارت در سالهای ۱۷۷۴ تا ۱۷۷ در زالتسبورگ به عنوان رهبر ارکستر اسقف به کار مشغول شد. در سوم ژوئن سال ۱۷۷۸ موتسارت به همراه مادرش سفری به مونیخ و مانهایم و پاریس کرد و در این زمان قطعههای بسیار زیبایی برای فلوت و پیانو نوشت. در این زمان موتسارت عاشق یک خوانندهی اپرا با نام آلویزا وبر شد که او همسر آیندهی موتسارت شد. نتیجه این ازدواج هفت فرزند بود. موتسارت در این سفر با یوهان کریستین باخ دیدار کرد که که یکی از بهترین دوستان موتسارت شد. این دوستی تاثیر بسیاری در کارهای آیندهی موتسارت بر جا گذاشت. موتسارت همواره به دنبال بافتن شغلی دائمی بود که البته این آرزو هیچگاه در زندگی موتسارت محقق نشد اما با این حال بین سالهای ۱۷۸۲ تا ۱۷۸۷ او زندگی ِ شاهانهای در وین داشت. موتسارت در سال ۱۷۸۲ اپرای «دزدی از حرمسرا» نوشت که موجب شهرت فراوان برای موتسارت شد. موتسارت در اوایل سال ۱۷۹۰ اپرای کمیک «کوزی فان توته» را به سفارش امپراتور اتریش اجرا کرد که البته در آن زمان به خاطر پرداخت پیچیده و درونمایهی جسورانهاش مورد توجه چندانی قرار گرفت هر چند امروزه بسیار شناخته شده است.او در سال ۱۷۹۱ اپرای «نی سحرآمیز» را به پایان برد که در سیام سپتامبر در وین اجرا شد.

شهرت موتسارت در این زمان دیگر عالمگیر شده بود. موتسارت در روزهای پایانی زندگیاش مشغول نوشتن یکی از زیباترین کارهای خود بود که ناتمام ماند: رکوئیم، موسیقی در سوگ مردگان. موتسارت تا روزهای پایانی زندگیاش بر روی آواز این تصنیف که سفارش کنتی ناشناس بود کار میکرد. آهنگی که تصنیفی شد در سوگ خودش. این اثر را یکی از شاگردان موتسارت به پایان رساند. موتسارت پس از چند روز بیماری تبآلود در پنجم دسامبر سال ۱۷۹۱ درگذشت و در گورستانی در وین در مراسم ساده به خاک سپرده شد.

No comments:
Post a Comment