سنتی سیاسی ریشه داری در این وجود دارد که هر کسی را که متفاوت از اندیشه ی خود ببیند ،وی را در خدمت دشمن به شمار می آورد.به عنوان مثال اگر برداشت خاصی از انقلاب و یا اصلاح داشته باشد، او را در خدمت یا راست یا آمریکا به شمار آورد.دموکراسی ایجاب می کند با احترام از موافقان و مخالفان یاد کرد.مگر می شود چند بار رنگ عوض کرد و هر بار خود را در موضع حق مطلق شمرد و کسانی را که موافق شما نباشند و غیرمردمی و ریاکار پنداشت.وقتی چپ باشیم مخالفان دشمن مردم بشماریم و وقتی اصلاح طلب سازشکار بشویم.اگر کسی بگوید اصلاح طلبان هرگز برنامه روشن نه برای توسعه و نه حتی انتخابات نداشته اند و وضع برخی و تلخ موجود گذشته از سیاست انحصارطلبانه و سرکوبگرانه ی راست و سیاست طرد و حذف آن ها ، پیآمد ناکارآمدی و بی برنامگی و مماشات و سکوت و عقب نشینی گام به گام از مواضع اصلاح طلبانه و بتسلیم طلبانه بوده است؟ به راستی گناه میرحسین جز عدول از این موضع چه بوده است؟ آیا کسی که همنوا با راست های سرکوبگر میرحسین خشمگینانه آ لت دست غرب و به به زبان رسمی عامل فتنه می داند، اصلاح طلب است؟ و دیگران که با این موضع راست و سازشکارانه مخالف باشند در خدمت راست به شما قلمداد کرد؟هر کسی حق دارد رای بدهد یا ندهد.من هم امیدوارم کارزار به حاشیه راندن تندروها پیروز شود.اما اگر کسی را رای ندهد نوکر و همدست راست و نوکر استکبار نمی دانم.فاعل
No comments:
Post a Comment