عشق #خردمندانه است و #نفرت ابلهانه
سالگرد برتراند راسل است. برتراند راسل #فیلسوف، #منطقدان، #ریاضیدان، #مورخ، #جامعهشناس و فعّال #صلحطلب بریتانیایی است که در دوم فوریه ۱۹۷۰ درگذشت.
او در این ویدئو کوتاه - کمتر از دو دقیقه- در مورد #عشق و آینده جهان سخن میگوید.
اگر انسان را معجونی از فرشته و حیوان بدانیم حقا دربارهی حیوان بیانصافی کردهایم پس چه بهتر است که او را ترکیبی از فرشته و شیطان بدانیم.»


در آغاز جوانی، مطالعهی آثار «پرسی بیش شلی» در مسیر زندگی ِ برتراند راسل تاثیر به سزایی داست. او شاعر غزلسرای انگلیسی و نجیبزادهای نامدار بود که در خلیج اسپزیا غرق شد. برتراند به کالج ترینیتی در کمبریج وارد شد و در فلسفه و ریاضیات تحصیل کرد. در سال ۱۹۰۱ راسل موفق به کشف پارادوکس راسل شد. او هفت سال بعد از این به عضویت انجمن سلطنتی علوم بریتانیا درآمد. برتراند راسل از فعالان و مبارزان ضد جنگ بود و به دلیل همین مبارزات از دانشگاه اخراج و حتا زندانی شد. او در سال ۱۹۱۶ از کالج ترینیتی اخراج شد و علاوه بر آن ۱۱۰ پوند هم جریمه شد. در سال ۱۹۱۸ به دلیل همین مخالفتهایش با سیاستهای جنگطلبانه به مدت پنج ماه نیز زندانی شد. از فعالیتهای سیاسی راسل میتوان به راهاندازی کمپین ضد هیتلر اشاره کرد؛ همچنین او مخالف سرسخت استبداد در شوروی سابق بود. روح آزادهی راسل هیچگونه دیکتاتوری و ستم و جنگ را نمیپذیرفت از اینرو در جنگ آمریکا علیه ویتنام به امریکا اعتراض کرد و به همین دلیل انستیتوی دفاع از صلح را در سال ۱۹۶۳ تاسیس کرد. برتراند راسل علاوه بر ریاضیات و همینطور ضدیتش با جنگ بخش عمدهای از شهرتش را به دلیل نظریاتش در باب فلسفهی تحلیلی داشت. او را از پایهگذاران منطق جدید و همینطور فلسفهی تحلیلی میدانند. برتراند راسل را میتوان یکی از مشهورترین فیلسوفان خداناباور قرن بیستم دانست. او استدلال «قوری چینی» را که به قوری راسل نیز شهره است در اثبات خداناباوری خود به کار میبست. او این استدلال را چنین بیان میکند: «اگر من مدعی میشدم که در منظومهی شمسی میان زمین و مریخ یک قوری چینی دور خورشید میگردد، هیچ کس قادر نبود مدّعای مرا رد کند، مشروط به آنکه حواسم میبود که در ادامه بگویم این قوری آنقدر کوچک است که حتی با قویترین تلسکوپها هم قابل رویت نیست. اما اگر تا آنجا پیش میرفتم که میگفتم چون مدعای من ابطال ناپذیراست جایز نیست عقل بشر به آن شک کند، به حق به یاوهگویی متهم میشدم. با این حال، اگر وجود این قوری در کتب قدما تایید شده بود و آن را حقیقتی قدسی شمرده و هر یکشنبه در کلیسا دربارهی آن به وعظ میپرداختند و در مدارس آن را به ذهن کودکان فرو میکردند، تردید در وجود آن نشانهی نامتعار بودن تلقی میشد و شخص شکاک را در عصر روشنگری به نزد روانپزشک و در دورهی پیش از آن به دادگاه تفتیش عقاید میفرستادند.»

از کتابهای معروف برتراند راسل که به زبان فارسی ترجمه شده است میتوان به کتاب «قدرت» اشاره کرد. این کتاب توسط «نجف دریابندری» و انتشارات «شرکت سهامی انتشارات خوارزمی» به فارسی برگردانده شده است. نجف دریابندری در مقدمه کتاب «قدرت» و در معرفی این کتاب مینویسد: «این کتاب در پاسخ مسائلی نوشته شده است که در سال ۱۹۳۸ در اروپا مطرح بود؛ هنگامی که پنج سال از عمر حکومت نازیها در آلمان میگذشت و بیش از یک سال به آغاز جنگ جهانی دوم نمانده بود. در آن روزها نگرانی شدید و کاملا موجهی از «کاربرد بی رحمانهی قدرت» در اروپا وجود داشت که بازتاب آن در صفحات این کتاب میبینیم. پس از چهل سال بیگمان قدرت راسل مقدار زیادی فعلیت خود را از دست داده است. ولی مسئلهی قدرت در همه جای جهان در یک روز مطرح نمیشود، و آنچه در یک جا ممکن است مسئلهی کمابیش کهنهای به نظر برسد در جای دیگر چه بسا مسئلهی روز باشد.» ( قدرت، ترجمهی نجف دریابندری ص۷)

برتراند راسل در این کتاب در باب قدرت چنین میگوید: «برای جهان امیدی نیست، مگر آنکه بتوانیم قدرت را مهار کنیم و آنرا نه در خدمت این گروه یا آن جبار متعصب، بلکه در خدمت تمامی نوع بشر به کار گماریم، از سفید و زرد و سیاه، فاشیست و دموکرات؛ زیرا علم وضعی پیش آورده است که یا همه بمانند یا همه بمیرند.» (همان، ص۵۱) از راسل کتابهای بسیاری با ترجمههای مختلف به فارسی ترجمه شده است که میتوان به «تکامل فلسفی من» با ترجمهی نواب مقربی و انتشارات صراط، «جهانبینی علمی»، ترجمهی حسن منصور، انتشارات آگاه، «اتمیسم منطقی»، ترجمهی جلال پیکانی، انتشارات علم، «تسخیر سعادت» با عنوان شاهراه خوشبختی توسط انتشارات امیرکبیر، «تاریخ فلسفهی غرب»، « آیندهی بشر»، «پیروزی سفید» یا «پیروزی بیسلاح»، «شرح حال راسل» به قلم خودش و … اشاره کرد. برتراند راسل در دوم فوریهی ۱۹۷۰ بر اثر آنفلوآنزا در ولز درگذشت و بنا بر وصیتش جسدش را سوزاندند و خاکسترش را روی کوههای ولز ریختند. برتراند راسل علاوه بر همهی تواناییها و قابلیتهایی که ذکر شد، برندهی جایزه نوبل ادبیات نیز شد. او در سال ۱۹۵۰ به پاس «آثار متعدد در حمایت از نوعدوستی و آزادی اندیشه» به دریافت این جایزه نایل آمد.
No comments:
Post a Comment